sAmaR! ارسال شده در 26 مهر، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، 2020 در شکار معرفت با عشق پیمان بستہایم درمیان عاشقان ما عاشق دل خستہایم ! درجواب بی وفائے مهربانے ڪردهایم ! مهربانے را بہ رسمِ معرفت طِے ڪردهایم 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 26 مهر، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، 2020 زندگی سازِ دل است تو نوازندهٔ این سازی و بس تو اگر شاد زنی شاد شوی گرچہ باشی چو قناری به قفس !! 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 26 مهر، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، 2020 لای هرزخمِ دلم خاطره ای غمگین است باهمین خاطره هازندگی ام شیرین است زندگی تا که به چـشمان تو راهش افتاد غزل من به همین روزســــــیاهش افتاد... 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 28 مهر، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، 2020 آسمان را مرخص میڪنم! دیگر بهـ هــوا هــم نیازے ندارم! تو خودت را مثل هــوا مثل نور، مثل آسمان پهــن ڪردهــاے روے تمام لحظهـ هــایم… 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 28 مهر، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، 2020 عاشقانه هاي من کوتاه اسـت اما … نگاه تو نبض احساس شعر من اسـت و شهد نگاهت را فقط واژه هاي شعر من خواهند فهمید... 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 28 مهر، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، 2020 انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند.. حتی از فاصله های دور… از انتهای افقهای دور و نزدیک.. انگار. جایی نوشته بود که اینها باید در یک مدار باشند.. یک روزی .. یک جایی است که باید با هم ، برخورد کنند… آنوقت… میشوند همدم، میشوند دوست، میشوند رفیق.. اصلا میشوند هم شکل… مهرشان آکنده از همه …. حرفهایشان میشود آرامش… خنده شان، کلامشان می نشیند روی طاقچه دلتان.. نباشند دلتنگشان میشوی.. هی همدیگر را مرور می کنند.. از هم خاطره می سازند…. مدام گوش بزنگ کلمات و ایده ها هستند.. و یادمان باشد.. حضور هیچکس اتفاقی نیست. 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 9 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، 2020 دم را غنیمت بشمارید، در حال زندگی کنید و تلاشتان این باشد که زندگی را با تکتک سلولهای خود احساس کنید. 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 9 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، 2020 پریدن کار دل است و قدم زدن کار عقل اگر لذت جهان خواهی با دل همسفر شو و اگر مقصد خواهی آهسته رو . . . 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 «مردم همیشه شکایت میکنند که چرا کفش ندارند تا اینکه یه روز آدمی رو میبینن که پا نداره و بعد غر میزنن که چرا ویلچر اتوماتیک ندارن. چرا؟ چی باعث میشه که به طور ناخودآگاه خودشون رو از یه سیستم ملالآور به یکی دیگه پرت کنن؟ چرا اراده فقط معطوفه به جزئیات و نه کلیات؟ چرا به جای اینکه «کجا باید کار کنم؟» نمیگیم «چرا باید کار کنم؟» چرا به جای «چرا باید تشکیل خانواده بدم؟» میگیم «کی باید تشکیل خانواده بدم؟» – جزء از کل اثر استیو تولتز 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 مهمترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می میرد، خواهد گفت گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدم ها. ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد، آیا چیزی می ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می گویند بلی. به عقیده آن ها آدم نمی تواند فقط دربند شکم باشد. البته همه خورد و خوراک لازم دارند. البته که همه محتاج محبت و مواظبت اند. ولی از اینها که بگذریم، یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه می کنیم. – دنیای سوفی اثر یوستین گردر 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 به چشم هات اعتماد نکن. اونها فقط محدودیتها رو نشون میدن. با فهم و درکت نگاه کن، دنبال چیزی بگرد که میدونی و راه پرواز رو خواهی دید. محدودیتی در کار نیست! – جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 سنگی را اگر به رودخانه ای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی می شکافد و کمی موج بر می دارد. صدای نامحسوس “تاپ” می آید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم می شود. همین و بس. اما اگر همان سنگ را به برکه ای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیق تر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آب های راکد را به تلاطم در می آورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقه ای پدیدار می شود؛ حلقه جوانه می دهد، جوانه شکوفه می دهد، باز می شود و باز می شود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چه ها که نمی کند. در تمام سطح آب پخش می شود و در لحظه ای می بینی که همه جا را فرا گرفته. دایره ها دایره ها را می زایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود. – ملت عشق اثر الیف شافاک 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 مهم ترین درسی که از مادربزرگم آموختم این بود: اگر می خواهی چیزی را نابود کنی، اگر می خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی، کافی است آن را محدود کنی، کافی است آن را محصور کنی. آن وقت می بینی که خود به خود خشک می شود، پژمرده می شود و می میرد! – بعد از عشق اثر الیف شافاک 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 اگر نظر مخالف شما را عصبانی میکند، نشان آن است که شما ناخودآگاه میدانید که دلیل خوبی، برای آنچه فکر میکنید درست است، ندارید. اگر کسی اصرار کند که جمع دو با دو برابر پنج است یا ایسلند روی خط استوا قرار دارد شما بیشتر احساس دلسوزی میکنید تا خشم؛ مگر اینکه آنقدر کم از حساب و جغرافی بدانید که نظر او عقیدهی شما را به لرزه درآورد! – برتراند راسل 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده، به همین سبب اینکه انسان گردن خم کند و بگوید چه کنم “تقدیرم این بوده” نشانه ی جهالت است، تقدیر همه ی راه نیست، فقط تا سر دوراهی هاست، گذرگاه مشخص است، اما انتخاب گردش ها و راه های فرعی دست مسافر است، پس نه بر زندگی ات حاکمی و نه محکوم آنی. – ملت عشق اثر الیف شافاک 5 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 تنها کاری که باید انجام دهیم این است که درک کنیم همهمان بنا به دلیلی به این جهان آمدهایم که باید نسبت به آن خود را متعهد کنیم. آنگاه است که میتوانیم بر رنجهای بزرگ و کوچک خود بخندیم و بدون ترس پیش برویم و آگاه باشیم که در هر گام ما مقصودی و منظوری نهفته است. – پائولو کوئیلو 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 11 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آبان، 2020 من فکر نمیکنم که اندوهِ یک آدم به هنگامِ ترکِ چیزی ناشی از این باشد که دارد چیزی را که دوست دارد ترک میکند. اندوهِ آدم ممکن است ناشی از نقطهی مقابلش باشد. آدم احساس میکند که پیوندها چه آسان پاره میشود، و نیز اینکه دیگران چه آسان از آدم جدا میشوند… آدم با اندوه شبهِ روابطی را به یاد میآورد که شکل گرفته بودند و با اندوهِ پیشاپیش شبهِ روابطی را میبیند که شکل خواهند گرفت. در واقع آدم هم به آزادی نیاز دارد و هم به وابستگی، اما هر کدام بجای خود، و آدم با ناراحتی در مییابد که جاها را با هم قاطی کرده است. – فرانتس کافکا 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 چنان دلبسته ام کردی که با چشم خود دیدم خودم میرفتم اما سایه ام با من نمی آمد... 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 این ابر ها را من در قاب پنجره نگذاشته ام که بردارم اگر آفتاب نمی تابد تقصیر من نیست با این همه شرمنده تو ام خانه ام در مرز خواب و بیداری ست زیر پلک کابوس ها مرا ببخش اگر دوستت دارم و کاری از دستم برنمی آید... 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 بی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن،عادت کم حوصله هاست همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست... 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست می نشینی رو به رویم،خستگی در میکنی چای می ریزم برایت،توی فنجانی که نیست باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است باز می خندم که خیلی،گرچه میدانی که نیست شعر میخوانم برایت،واژه ها گل می کنند یاس و مریم می گذارم،توی گلدانی که نیست چشم می دوزم به چشمت،میشود آیا کمی دست هایم را بگیری،بین دستانی که نیست وقت رفتن می شود،با بغض می گویم نرو پشت پایت اشک می ریزم،در ایوانی که نیست می روی و خانه لبریز از نبودت می شود باز تنها می شوم،با یاد مهمانی که نیست... 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 تو نیستی و خورشید غمگین تر از همیشه غروب خواهد کرد و من دلتنگ تر از فردا به تو فکر میکنم چقدر دوست داشتنی بودی وقتی چهره رنجور و چشمان مهربانت در نگاهم خیره میشد اکنون که بازوان خاک پیکرت را در آغوش گرفته است کلمههای سیاه پوش شعرم برایت مرثیههای دلتنگی سرودهاند... 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 من مشقِ نانوشتهام به دستِ نی خواندن از خوابِ تو آموختهام به راه من بارانِ بریدهام به وقتِ دی گفتن از گریههای تو آموختهام به راه به من بگو در این برهوتِ بیخواب و طی مگر من چه کردهام که شاعرتر از اندوهِ آدمیام آفریدهاند؟ 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 30 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، 2020 آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریانند به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز تو به آیینه نه آیینه به تو ، خیره شده است تو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندید و اگر بغض کنی آه از آیینه دنیا ، که چه ها خواهد کرد گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف بسته های فردا ، همه ای کاش ای کاش ظرف این لحظه ، ولیکن خالی است ساحت سینه ، پذیرای چه کس خواهد بود غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز مکن تا خدا ، یک رگ گردن باقی است تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده... سهراب سپهری 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
sAmaR! ارسال شده در 31 آبان، 2020 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 آبان، 2020 گوش کن، دور ترین مرغ جهان میخواند. شب سلیس است، و یکدست، و باز. شمعدانیها و صدادارترین شاخه فصل،ماه را میشنوند. پلکان جلو ساختمان، در فانوس به دست و در اسراف نسیم، گوش کن، جاده صدا میزند از دور قدمهای ترا. چشم تو زینت تاریکی نیست. پلکها را بتکان، کفش به پا کن، و بیا. و یا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد و زمان روی کلوخی بنشنید با تو و مزامیر شب اندام ترا، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند. پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت: بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است. 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .