دل غمگین من

[Raheleh]

گاه گاهی سری بزن ،

نگذار با تو از این غریبه تر شوم ........

[Raheleh]

کار داشتم و دارم بهانه است … 
میان انتخاب‌ها و اولویت هایش نیستی 
همین

[Raheleh]

-یه شب هایی هستن که،
 تو دل خودمون میگیم 
"بازم ازون شباست"
یه شبایی هست که،
 کاش اصلا وجود نداشتن...

[Raheleh]

کلمات یاری ام نمیدهند ....
نبودنت 
جها.ن شعرم را 
غمگین کرده....
دستانم عجیب 
به نوشتن از تو عاشق است....

[Raheleh]

خُــــــــدایـــــــا؟؟
گـــِــــلہ نمیــــــــکنم
 ولـــــے
نِمـــیــخوام کــــَسـے بــفـــَـــہمـہِ
 داغونم

[Raheleh]

یک انتظارِ خیلی خیلی طولانی
رنگِ همه چیز را عوض می‌کند

[Raheleh]

براى دوست داشتنت
آرايه اى نيست
جز تكرار...

[Raheleh]

شب پردﻩ را پَس مےزند
وتمام ِﺩاشته های
فراموﺵ شده را
عیاﻥ مےڪند

[Raheleh]

دلتنگی های سخت و سهمگین
تاوان لحظاتی ست که 
قلبمان جلو جلو دوید و ما نیز
به دنبالش رفتیم ... 
دویدیم تا جلویش را بگیریم،
اما هنگامی رسیدیم که
"شکسته" بود ...!

[Raheleh]

ماه ها گذشت
از فروردین گرفته 
تا اسفند های دیوانه،
از شهریور گرفته
 تا مهرهای آواره
همه می آیند و می روند
اماتو کجایی که نمی آیی

[Raheleh]

می بینی
هوای دلتنگی ام را....
نسبت عجیبی دارد
با زاویه ی "نگاهم..."
در دسترس چشمانم که باشی
هوا خوب است!
دور از دسترس نشو
که باران می گیرد...

[Raheleh]

دعا میکنم برایت...
حالی شبیهِ حالِ مَرا
دعا میکنم برایت بی قراری را!
و عشق را!

[Raheleh]

" زندگی در شرایط سخت " 
یعنی :
نداشتنت و شروع " شب " ...

[Raheleh]

‏ای لعنت به من
لعنت به تو
چه کاری بود که با دلِ هم کردیم...

[Raheleh]

عشق" همین است
تنت می‌رود...
و دلَت جایی میانِ
دست‌هایِ کسی
تا ابد جا می‌مانَد.

[Raheleh]

هر صبح 
قلمم سوار بر شعر
  براے دلبر مثل پنجہ ی آفتابش
 یڪہ تازے میڪند

[Raheleh]

« تو » باشی 
خرداد
پایان بهار نیست 
آغاز دوست داشتن است ...

[Raheleh]

تنها چیزی که طعمش
هیچ وقت عوض نمي شود
دوست داشتن توست

[Raheleh]

کم کم یاد گرفتم !
با آدمها ........
همانگونه باشم ، که هستند ... !
همانقدر ...
خـــوب ....گـــــــرم .....مهـــــربان .....
و گاهی همانقدر ...
بـــد ..ســــرد ...تلـــخ..

[Raheleh]

خدایا من که وزنی ندارم 
پس چرا به دل 
️دیگران سنگینی میکنم ؟

[Raheleh]

تــــــــــــــو 
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ آرزوی بلنــــــــــــــــدی و
‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌  ‌‌‌‌دســـــــــت من کــــــوتاه...

[Raheleh]

دوست داشتنم را 
حدے نیست وقتی کہ 
در اوج دلگیرے باز هم دلتنگم ...

[Raheleh]

خــــدایا :

شکســـتگےِ دلـــم ،

خفــگےِ بغضــــم ،

هــــــق هـــــــقِ گریــــه ام ،

پاهــاے ناتـــوانم ،

تــو رابــه داد رسے میــطلـــبد...!!!

[Raheleh]

كاش من هم مثلِ خيلى ها
عاقل بودم
كاش مى توانستم از چيزهاى بيهوده اى
مثلِ عشق
مثل علاقه
مثلِ آدمى بگذرم ...

[Raheleh]

عشق" همین است
تنت می‌رود...
و دلَت جایی میانِ
دست‌هایِ کسی
تا ابد جا می‌مانَد.