ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 18 بهمن، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، 2021 (ویرایش شده) زخمی _ yarali بیخیال بقیه شو دلت به حال خودت بسوزه تو دلسوزی بجز خودت نداری قلبم تحمل کن یکم دیگه تحمل کن اما زخمی بسه دیگه بازومو و بالمو نشکنید من دیگه نمیتونم راهم رو پیدا کنم دیگه قلبم رو نمیتونم حس کنم(دیگه احساسات در من مرده) زخمی آه زخمی، زخمی زخم ها قلبم زخمیه زخمی از وقتی ک انسان شدم نخندیدم همه جای روحم پینه خوردست زخمی خیال ها یکی پس از دیگری محو شدند امید ها مردند و غبار شدند بیایید و ببینید چی بر سر من اومده زخمی، آه زخمی تار گیسوی خودمو تو دست گرفتم وقایع و تموم شده ها رو از باد پرسیدم همیشه اونی ک میاد و اونی ک میره رو متوقف کردم نسیم زندگی به روی من لبخند نزد عقل من با اندوه پایان ناپذیر خو گرفت مث یخ به درون چشم های من نگاه کردی زخمی ویرایش شده 18 بهمن، 2021 توسط ŦŁФШ ΞTłHШ نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .