ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 4 بهمن، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، 2021 دزدی درویش درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى از خانه یاری بدزدید حاکم فرمود تا دستش بدر کنند صاحب گلیم شفاعت کرد که من او را بحل کردم گفتا : به شفاعت تو حد شرع فرو نگذارم گفت: آنچه فرمودی راست گفتی ولیکن هر که از مال وقف چیزی بدزدد قطعش لازم نیاید والفقیر لایملک هر چه درویشانراست وقف محتاجانست حاکم دست ازو بداشت و ملامت کردن گرفت که جهان برتو تنگ آمده بود که دزدی نکردی الا از خانه چنین یاری گفت: اى خداوند نشنیدهاى که گویند: خانه دوستان بروب و در دشمنان مکوب. چون به سختى در بمانى تن به عجز اندر مده دشمنان را پوست بر کن ، دوستان را پوستین نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .