ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 27 آبان، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، 2021 فریبکاری یکی از سربازان ناپلئون خطای بزرگی مرتکب و محکوم به اعدام شد، اما ساعتی قبل از اعدام، مادر سرباز جوان خود را به ناپلئون بناپارت رساند و گریست و خواهش کرد پسرش را ببخشد. ناپلئون که در جریان تخلف سرباز جوان بود به پیرزن گفت: «مادر، باور کن خطای پسرت قابل بخشش نیست.» پیر زن بی آنکه بترسد گفت: « یقین دارم که گناه پسرم قابل بخشش نیست، كه اگر این طور بود، تو وظیفه داشتی او را ببخشی، حال آنکه چون تو ناپلئون بناپارت هستی می توانی از گناهان بزرگ بگذری.» ناپلئون سری تکان داد، خندید و گفت: «می دانم که داری فریبم می دهی، اما فریبکاری ات هم قشنگ است» و پسر را آزاد کرد. نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .