ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 27 آبان، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، 2021 گرانترین کاغذ کادو مردی دختر سه ساله ای داشت. روزی به خانه آمد دید دختر سه ساله اش گران ترین کاغذ کادوی کتابخانه اش را برای زینت یک جعبه کودکانه هدر داده است. مرد بسیار عصبانی شد و دختر کوچکش را تنبیه کرد. دختر هم با گریه به بستر رفت و خوابید. روز بعد وقتی که مرد از خواب بلند شد؛ دید که دخترش بالای سرش نشسته و می خواهد این جعبه را به او هدیه بدهد و مرد تازه متوجه شد که امروز روز تولد اوست و دخترش کاغذ را برای کادوی تولد او مصرف کرده است. با شرمندگی دختر کوچکش را بوسید و جعبه را از اوگرفت و باز کرد. اما متوجه شد که جعبه خالیست. دوباره مرد عصبانی شد و کودک را تنبیه کرد. اما کودک درحالی که گریه می کرد، به پدرش گفت که من هزاران هزار بوسه داخل آن جعبه ریخته بودمو تو آنها را ندیدی. مرد دوباره شرمنده شد و می گویند تاپایان عمر جعبه را به همراه داشت و هر قت آن را بازمی کرد به طرز معجزه آسایی آرامش پیدا می کرد. نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .