رفتن به مطلب

آخر اي دوست نخواهي پرسيد


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

آخر اي دوست نخواهي پرسيد

آخر اي دوست نخواهي پرسيد

که دل از دوري رويت چه کشيد

سوخت در آتش و خاکستر شد

وعده هاي تو به دادش نرسيد

داغ ماتم شد و بر سينه نشست

اشک حسرت شد و بر خاک چکيد

آن همه عهد فراموشت شد

چشم من روشن روي تو سپيد

جان به لب آمده در ظلمت غم

کي به دادم رسي اي صبح اميد

آخر اين عشق مرا خواهد کشت

عاقبت داغ مرا خواهي ديد
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...