ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 9 فروردین، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، 2021 اشعار عاشقانه عاطفه حبیبی ترانه سرای جوان مجموعه: شعر و ترانه عاطفه حبیبی عاطفه حبیبی شاعر و ترانه سرای جوان ایرانی متولد ۲۲ اسفند ماه ۱۳۶۷ در قم ،ساکن قم و فارغ التحصیل رشته نرم افزار می باشد.وی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۸۹ ترانه سرایی را آغاز نموده است. آخه کی انقد ، مثلِ تو نابه چی به اندازه ی چشمای تو جذابه آخه کی انقد ، با دلم جوره توو دلم جایِ یه دیوونه ی مغروره اونی که عطرش ، میمونه یادم به هر کسی جز اون بی اعتمادم اونی که میخوامش و میخوادم یکیو دارم از عشقش بگم هر چی کمه هر چی بگم اون داره یکیو دارم حواسش به منه عشقِ منه عاشقِ بیماره یکیو دارم از عشقش بگم هر چی کمه هر چی بگم اون داره یکیو دارم حواسش به منه عشقِ منه عاشقِ بیماره این بی قراری قانونِ عشقه کی جز خودت توو این سرنوشته میدونه قلبم حتی جهنم تو که باشی بهشته دار و ندارِ این دل تویی تو اصلاً قبوله هر چی بگی تو قلبی که انقد بی تابه واست مگه میتونه بی تو؟ یکیو دارم از عشقش بگم هر چی کمه هر چی بگم اون داره یکیو دارم حواسش به منه عشقِ منه عاشقِ بیماره یکیو دارم از عشقش بگم هر چی کمه هر چی بگم اون داره یکیو دارم حواسش به منه عشقِ منه عاشقِ بیماره ترانه سرا : عاطفه حبیبی اشعار عاطفه حبیبی ” کاش بتونی ” عذابه بی تو عذاب عادته من شده قرصایه خواب خیلی وقته رفتی و شکسته شدم زل نمیزنم تو آینه به خودم کاش یکی حس کنه دردمو که دله من چقدر تنهاست کاش میشد یه روز ببنیم تو رو حتی اگه دلت منو نخواست کاش بتونی پیشم بمونی پیر شدم تو اوجه جوونی کاشکی خودت رو برسونی دل دوباره آروم نداره کی منو میتونه جز تو آروم کنه با یه اشاره کاش یکی حس کنه دردمو که دله من چقدر تنهاست کاش میشد یه روزی ببینم تو رو حتی اگه دلت منو نخواست کاش بتونی پیشم بمونی پیر شدم تو اوجه جوونی کاشکی خودت رو برسونی دل دوباره آروم نداره کی منو میتونه جز تو آروم کنه با یه اشاره کاش بتونی پیشم بمونی پیر شدم تو اوجه جوونی کاشکی خودت رو برسونی دل دوباره آروم نداره کی منو میتونه جز تو آروم کنه با یه اشاره ترانه سرا : عاطفه حبیبی شعرهای عاطفه حبیبی چی مگه تو دنیا مث این آرامش چشماته مات توام وقتی میبینم خنده رو لبهاته مثل تو کی میتونه منو آروم کنه با حرفاش غیر تو کی تونست بهم ثابت کنه دوسم داش تویی اون کسی که باید از زمان گذشت و دید همه ساعتا رو وقت رفتنت عقب کشید تو هوا نباشه عطر تو قدم نمیزنم تو شدی دلیل زندگیم و زنده بودنم همه میگن روت حساسم، آخه تو فرق داری واسم عاشقم کن با یه جرعه، آخه چشمات جاذبه داره حتا تو بیداری و خوابم، دوست دارم تصویر تو باشه همه جا باشی تو کنارم، عشق و این دیوونگیاشه دور و ورم چیدم همه اون عکسای دوتایی رو دیگه نمیشناسم بجز آغوش تو جایی رو غصه و غم وقتی تو کنارم باشی ازم دوره چی تو نگات داری که تقصیر منه مغروره تو بهم بگو کجا بدون من قدم زدی که تعادل یه شهرو با نگات بهم زدی کیو دیدی مثل من بخنده با چشای خیس همه زندگیمی دل بریدن از تو ساده نیس همه میگن روت حساسم، آخه تو فرق داری واسم عاشقم کن با یه جرعه، آخه چشمات جاذبه داره حتا تو بیداری و خوابم، دوست دارم تصویر تو باشه همه جا باشی تو کنارم، عشق و این دیوونگیاشه ترانهسرا:عاطفه حبیبی 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .