رفتن به مطلب

درد پاییز...


*Niloof@r*

ارسال های توصیه شده

درد پاییز صدایم را گرفته و بی‌زمان کرده است. خودت خواستی بانو، پس گوش کن. صدایم از پس کلمات با تو سخن می‌گوید. می‌پرسد چقدر یاری، تا کی یاری، تا کجا یاری. یا تو هم مثل آدم‌ها هر وقت که دیگر سودی نداشته باشم رهایم می‌کنی. یا تو هم مثل آدم‌ها دلت پرنده کوچکی است که می‌شود توی مشت گرفتش و فشارش داد، فشارش داد و ضجه‌اش را گوش داد. اما من نمی‌توانم تحمل کنم که بی‌قراری‌ات از این جا به جای دیگری بکشاندت. آن همه انتظار که برایت کشیده‌ام، این همه نقشه که می‌کشم که باز اینجا بیایی، بهانه که جور می‌کنم که شرم نکنی از هر روز آمدنت، تو را از آن من کرده است. شتابی ندارم. آرام آرام شیفته‌ات می‌کنم. آرام آرام به صدایم، به تسلای کلمه‌هایم عادتت می‌دهم، تا زمانی که دیگر دلت نخواهد از اینجا بروی. آن‌ گاه برای همیشه یگانگی ما بی‌خلل خواهد شد دلدار من...

 

شهریار مندنی پور

  

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

زیر سایه ی کوچک  یک ابر

 

کجا هست توی این دنیای بزرگ که من بتوانم 

بدون ترس، سیری نگاهت بکنم و بروم.

بروم، همین طور با خیال صورتت بروم و

نفهمم به بیابان رسیده‌ام.

و توی بیابان

زیر سایه‌ی کوچک یک ابر کوچک بنشینم...

 

شهریار مندنی پور

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با من حرف بزن بانو...

 

با من حرف بزن بانو.
بگو که می‌فهمی همه‌ی اینها برای توست.
بگو که قلبم را می‌شنوی در وجودم که هستی.
بگو که داری خاطراتم را توی سرم می‌خوانی.
بخوان آن‌همه انتظار و تنهاییِ آن‌همه سال که تو را نمی‌دیدم.

بخوان رنجم را محصور در میان آدم‌ها،
بی‌آنکه خودم باشم، که همیشه مجبور باشم که در جلدی باشم.
جلدهای ناهمخوان با روانم، نه چون این جلدم، مهمان‌پرست.
بخوان اندوهم را شامگاه‌هایی که از اینجا می‌رفتی به خانه‌ات،
و من تنها می‌ماندم با بوی تو پراکنده میان برگ‌های نارنج،
خلیده در سایه‌ی سرو، و یاد قدم‌هایت بر زمین و سنگ.
با من حرف بزن بانو...

 

شهریار مندنی پور

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نقش چشم هایت ...

 

نمی دانی چقدر آرزو دارم که یک بار

با آن چشمهایت به خاطرِ من، به من نگاه کنی.

یک گلدان گلی می‌شوم که نقش چشم‌هایت

روی آن کشیده شده، می‌روم زیر خاک

که هزار سال دیگر برسم دست آدمی

که بدون ترس بتواند بگوید: دوستت دارم.

 

شهریار مندنی پور

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...