BathaM ارسال شده در 12 مهر، 2020 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، 2020 اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد، اگر به حجله ی آشنایی در حوالی خیابان خاطره برخوردی و عدهای به تو گفتند کبوترت در حسرت پر کشیدن پرپر زد تو حرفشان را باور نکن تمام این سالها کنار من بودی کنار دلتنگی دفاترم در گلدان چینی اتاقم در دلم… تو با من نبودی و من با تو بودم مگر نه که با هم بودن همین علاقه ساده سرودن فاصله است؟ من هم هر شب شعرهای نو سروده باران و بوسه را برای تو خواندم هر شب، شب بخیری به تو گفتم و جواب تو را از آنسوی سکوت خواب هایم شنیدم ... 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .