ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 19 شهریور، 2020 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، 2020 زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. مادر زن دامادها، یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه اي که دامادهایش به او دارند را محاسبه کند. یکی از دامادها رابه خانه اش دعوت کرد ودر حالیکه درکنار استخر قدم میزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خودرا درون استخر انداخت. دامادش فوراً…شیرجه رفت توی آب و وی را نجات داد. فردا صبح یک خودرو پژو ٢٠٦ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بودو روی شیشه اش نوشته بود: «سپاسگزارم! از طرف مادر زنت» زن همین کار رابا داماد دومش هم کرد و اینبار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن را نجات داد. داماد دوم هم فردای آن روز یک اتومبیل پژو ٢٠٦ نو هدیه گرفت که روی شیشه اش نوشته بود: «سپاسگزارم! از طرف مادر زنت» نوبت به داماد آخری رسید. زن بازهم همان صحنه را تکرار کرد و خود رابه داخل استخر انداخت اما داماد از جایش تکان نخورد او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم رابه خطر بیاندازم؟ همینطور ایستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد. فردا صبح یک خودرو بی ام و آخرین مدل جلوی پارکینگ خانه داماد سوم بود که روی شیشه اش نوشته بود:«سپاسگزارم! ازطرف پدر زنت» 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .