Maryam ارسال شده در 1 شهریور، 2020 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، 2020 یکی بود یکی نبود من بودم و او بود و اعتماد ما بودیم و پیمان و قسم با هم نبودیم اما بودیم با هم معصوم بود معصومیت نبود ما بودیم و حرفهای نگفته ی زیبا ،رازهای پنهانِ پیدا او من می شد.من اومی شدم. نقشها را بازیچه کرده بودیم …. قرار رفتنمان شد آخر بودن تا آخر بودن قرار گذاشته بودیم اما … **** حیف! حقیقت نبود بینمان دل بازی بهانه ی یافتن حقیقت ! حقیقت آمد .زشت بود قصر ظاهر اعتماد فرو ریخت حبابی بر آب بود حرمت هم با آن شکسته شد معصومیت از دست رفت من هم شکستم او هم … از هم گسستیم و گسسته شد حرمت حالا یکی هست یکی نیست یکی ماند یکی نماند یکی شکست یکی ….. من دلتنگ روزهای بیخبری و سادگی اوماند و من رفتم 3 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .