ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 29 آبان، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، 2021 نیمرو زنی که از دست چشم چرانی های همسرش به ستوه آمده بود، درد دل نزد مادر شوهرش برد. او که زن دانایی بود، گفت من شب برای صرف شام به خانه شما میام ولی شام درست نکن!! مرد وقتی به خانه آمد، از اینکه همسرش تدارکی ندیده، عصبانی شد ولی مادرش گفت: من امشب هوس نیمرو های تو را کردم و با خود، تخم مرغ آورده ام تا با هم بخوریم. پسر دید که مادرش تخم مرغ ها را رنگ کرده و با تعجب مشغول درست کردن نیمرو شده و به مادرش گفت: مادر، چرا تخم مرغ ها را رنگ کردی؟ مادر گفت: زیبا هستن؟ پسر گفت: آری.. مادر گفت: داخلشان چطور است؟ پسرگفت: همه مثل هم. مادر گفت: پسرم، زن نیز همین طور است. هرکدام ظاهری با رنگ و لعاب ولی همه درونشان یکی است. پس وقتی همه مثل همند، چرا خود و همسرت را آزار می دهی؟! قدر داشته هایت را بدان و خود را درگیر دیگران نکن!! ناگهان یکی از تخم مرغ ها دو زرده درآمد و گند زد به پند حکیمانه ما!!!! نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .