ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 28 آبان، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، 2021 بترسان مادری فرزند خود را نزد معلم برد و گفت: این پسر مرا اطاعت نمی کند، او را بترسان! معلم که ریش درازی داشت، آن را جمع کرده و در دهان خود فرو برد و به کله اش حرکت شدیدی داد و چنان فریادی کشید که زن، از وحشت نقش بر زمین شد. وقتی به هوش آمد، به معلم گفت: زهره ی مرا بردی. من از شما خواستم که پسر را بترسانی. نگفتم که مادر را بترسانید! معلم پاسخ داد: فرقی ندارد. وقتی عذاب نازل شود، خشک و تر با هم می سوزند. نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .