رفتن به مطلب

ماشه


ارسال های توصیه شده

ماشه

در جاده ای متروک و دور افتاده در آریزونا، درشکه ای حامل پنج مسافر به چنگ راهزنان افتاد. سارقان ابتدا تمام اموال، دارایی و پول مسافران را به سرقت بردند، سپس به دستور سردسته راهزنان قرار شد تک تک مسافران به دست بوسی رییس بروند و طلب عفو کنند تا رییس از کشتن آنها صرف نظر کند.

 

چهار مسافر درشکه به سرعت رفتند و دستور را انجام و جان خود را نجات دادند، اما نفر پنجم که پیرمردی عارف بود اطاعت نکرد.
در نتیجه رییس دزدها با عصبانیت به سراغش رفت و لوله اسلحه اش را روی سر پیرمرد گذاشت و گفت: من کسی هستم که می توانم با فشار دادن این ماشه دنیای تو را به جهنم تبدیل کنم!
پیرمرد هم بلافاصله پاسخ داد: من نیز کسی هستم که اگر تو آن ماشه را فشار دهی و مرا بکشی، آخرتت را به جهنم تبدیل می کنم!
رییس دزدها با شنیدن این حرف هر پنج مسافر را بخشید و از همان لحظه مرید پیرمرد شد.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...