ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 6 خرداد، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، 2021 گهی فقط به تماشای تو بسنده کنم کمین نشسته دلم در هوای آغوشت گله نمیکنم از آنچه شد فراموشت دلم به قصد وصالت شبی به وجد آمد بدون شک بدنم را کنم کفن پوشت کرشمه های نگاهت تپش تپش قلبم صدای زیور پایت… فدای تن پوشت چه صورتی که به آبی آسمان ماند چه بوسه ای که بگیرم من از لب نوشت برون بیا گل مریم ز غنچه ات دل کَن نشان دلبر جانان زنم به سردوشت حیای گل چه دلی را ز باغبان ببرد که وقف بوسه نماید ز پای تا گوشت گهی فقط به تماشای تو بسنده کنم گهی توان ز دلم رفت مست و مدهوشت حیا کند ز غزل خوان و شاعرت عرفان که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .