رفتن به مطلب

چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون

چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخـــی ســـازد دو چشمم را کنـد جیحـون

چه دانستم که سیلابی مـرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قُلزم پرخون

زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هــــــر تخته فروریزد ز گردش‌های گـوناگون

نهنگـی هم بــرآرد ســــر خورد آن آب دریـا را
چُنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون

چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون

چـه دانم‌هـای بسیار است، لیکن من نمی‌دانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...