رفتن به مطلب

که دل گرفته‌ام از روزگار، دور از تو


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

که دل گرفته‌ام از روزگار، دور از تو

مرا به باغ و بهاران چه کار، دور از تو ؟
مرا چه کار به باغ و بهار، دور از تو ؟بهار آمده اما نه سوی من که نسيم

زند به خرمن عمرم شرار، دور از توبه سرو و گل نگرايد دل شکسته‌ی من

که سر به سينه زند سوگوار، دور از توهم از بهار مگر عشق، عذر من خواهد

اگر ز گل شده‌ام شرمسار، دور از توبه غنچه ماند و لاله، بهار خاطر من

شکفته تنگ‌دل و داغدار، دور از تونسيمی از نفست سوی من فرست که باز گرفته آينه‌ام را غبار، دور از توگلم خزان‌زده آيد به ديدگان که بهار

خزانی آمده در اين ديار، دور از تودلم گرفت، اگر نيستی برم باری


کجاست جام می خوش‌گوار، دور از تو؟چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان؟

که دل گرفته‌ام از روزگار، دور از تو
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...