رفتن به مطلب

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
مستانه شد حديثش پيچيده شد زبانش


گه می فتد از اين سو گه می فتد از آن سوآن کس که مست گردد خود اين بود نشانش


چشمش بلای مستان ما را از او مترسانمن مستم و نترسم از چوب شحنگانش


ای عشق الله الله سرمست شد شهنشهبرجه بگير زلفش درکش در اين ميانش


انديشه ای که آيد در دل ز يار گويدجان بر سرش فشانم پرزر کنم دهانش


آن روی گلستانش وان بلبل بيانشوان شيوه هاش يا رب تا با کيست آنش


اين صورتش بهانه ست او نور آسمانستبگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش


دی را بهار بخشد شب را نهار بخشدپس اين جهان مرده زنده ست از آن جهانش
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...