رفتن به مطلب

آمد و آتش به جانم کرد و رفت


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

آمد و آتش به جانم کرد و رفت

آمد و آتش به جانم کرد و رفت
با محبت امتحانم کرد و رفت

امد و بنشست و اشوبی به پا
در میان دودمانم کرد و رفت

امد و روئی گشود و شد نهان
نام خود ورد زبانم کرد و رفت

امد و او دود شد من شعله ای
در وجود خود نهانم کرد و رفت

امد و برقی شد و جانم بسوخت
اتشین تر این بیانم کرد و رفت

امد و ائینه گردانم بشد
طوطی بی همزبانم کرد و رفت

امد و قفل از دهانم برگشود
چشمه اب روانم کرد و رفت

امد و تیری زد و شد ناپدید
همچنان صیدی ، نشانم کردو رفت

امدو چون آفتی در من فتاد
سر به سوی اسمانم کرد و رفت..
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...