رفتن به مطلب

تنها انسان است که میماند…!


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

تنها انسان است که میماند…!

کلون این خانه دیرگاهی به اندیشه گشوده ام
چراغ رابطه بدستان روزگار افروخته ام
دیده برکهکشان وستاره گان دور
دربهت زمزمه زمین تشنه نور
بودنم را
بباران ابرهای مهربانی آراسته ام
زبان به غیر آدمی وهم است مرا
ازهزاره بیم وهراسِ شبهای بی رویا
تاشکوفایی هوش زبان و
پنجره های روشن تکلم
یاد را…
زیست درپناه شاخسار درختان
تا…کور سوی امید رویایی
دردل غارهای سرد وتاریک
خرد فروزِ آتش موبدان
یگانه گریزگاه جهل نیاکان
زان کوره راه های تلخ شکست وپیروزی
آدمی را درد نیست
راز بقا یادگاری ست برقامت بوزینه گان اندیشه
کنون
درخلوت راز ونیاز … بودنها
به فردایی
تنها انسان است که میماند…!
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...