ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 26 اردیبهشت، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، 2021 به آن اشکی که میدانی به حد مرگ دلتنگم به آن اشکی که میدانی به حد مرگ دلتنگم هوای گریه دارم من ، ولی با بغض میجنگم چو یک اشکی که پنهان شد ز ترس ننگ لغزیدن چنان مفلوک و مغمومم که خود یک لکه ی ننگم ز حالم برکه میمیرد ز بغضم ماه میگرید من آن مجنون دیروزم،ولی در ظاهرِ سنگم به بغضم میزنم طعنه به اشکم میکنم تردید برای روی پا ماندن ، ببین محتاج نیرنگم من از آن حال نامعلومِ هر بارم نفهمیدم که از ابر و کلاه و چتر و آن بارانی ام لنگم نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .