رفتن به مطلب

ای لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

ای لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست

ای لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست
جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست


تنم از مهر رخت موئی و از موئی کم
صد گره در خم هر مویت و هر موئی شست


هر که چون ماه نو انگشت‌نما شد در شهر
همچو ابروی تو در باده‌پرستان پیوست


تا ابد مست بیفتد چو من از ساغر عشق
می پرستی که بود بیخبر از جام الست


تو مپندار که از خودخبرم هست که نیست
یا دلم بستهٔ بند کمرت نیست که هست


آنچنان در دل تنگم زده‌ئی خیمهٔ انس
که کسی را نبود جز تو درو جای نشست


همه را کار شرابست و مرا کار خراب
همه را باده بدستست و مرا باد بدست


چو بدیدم که سر زلف کژت بشکستند
راستی را دل من نیز بغایت بشکست


کار یاقوت تو تا باده فروشی باشد
نتوان گفت بخواجو که مشو باده پرست
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...