رفتن به مطلب

دنیا نگو که بر لب گور ایستادن است


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

دنیا نگو که بر لب گور ایستادن است

دنیا نگو که بر لب گور ایستادن است
بر پرتگاه رنج شعور ایستادن است


نای گریز و جای نشستن نمانده است
در بزم عمر شرط حضور ایستادن است


ما کودکیم و طاقچه ی عاشقی بلند
تنها امید ، روی غرور ایستادن است


در جبر عشق ، داعیه ی حفظ اختیار
با ظرف یخ کنار تنور ایستادن است


ای صخره ی شکسته ! گلایه نکن به موج
برخیز ! کار سنگ صبور ایستادن است


از دور زل بزن به رقیبت کنار او
گاهی تمام عشق به دور ایستادن است ..
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...