ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 25 اردیبهشت، 2021 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، 2021 اولین شعری که گفتم در حضور کوچه بود اولین شعری که گفتم در حضور کوچه بود عشق بازی با لب و گیسوی بور کوچه بود عاشق ما بود کوچه... کوچه ما را دوست داشت عشق ؛ تنها علّت جشن و سرور کوچه بود کوچه ما را چشم زد ، برعکس آنچه گفته اند... حال ما خوش بود و علّت ؛ «چشم شور کوچه» بود «بید مجنون» ، شاخه هایش را نثار کوچه کرد «بید مجنون» ؛ شاهد فخر و غرور کوچه بود خاطرات خوب من با خاطرات خوب تو در کنار جوی آب و زیر نور کوچه بود تو نگاهت معجزه کرد و به من احساس داد تو نگاهت باعث کشف و ظهور کوچه بود ابتدای کوچه پر بود از لب شیرین تو پیچ و تاب بوسه ، در پیچ عبور کوچه بود ما گِرِه خوردیم و هرگز هیچکس ما را ندید این گِرِه ، در نقطهء تاریک و کور کوچه بود کوچه شد «سنگ صبور» عشق در این داستان. عشق امّا قبل از این ، «سنگ صبور» کوچه بود نیّت این شعر ، یاد لحظه های عاشقی ست نیّت این شعر -گفتم که!- مرور کوچه بود 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .