رفتن به مطلب

یک عشق بی‌ملاحظه چون تیغ بر گلوست


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

یک عشق بی‌ملاحظه چون تیغ بر گلوست

یک عشق بی‌ملاحظه چون تیغ بر گلوست
فریاد اگر نمی‌کشم از ترس آبروست


این سمت، دشمنان قسم‌خورده در کمین
آن سو کشیده‌اند کمان‌ ابروان دوست


وقتی پلی شکسته، فقط مانده پشت سر
ناچارم از ادامه‌ی راهی که پیش روست


بشکن مرا؛ بدون تو یک مُهر باطلم
بیهوده‌ام شبیه نمازی که بی‌وضوست


پیرم ولی هنوز جوانی نکرده‌ام
این تاک کهنه را قدحی تازه آرزوست


خود را به حجم خالی من واگذار کن
ای باده‌ای که جای تو آغوش این سبوست
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...