رفتن به مطلب

تو به دریا ریختی و من کماکان ماهی‌ام


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

تو به دریا ریختی و من کماکان ماهی‌ام

تو به دریا ریختی و من کماکان ماهی‌ام
بازهم ای رود! ممنون ازهمین همراهی‌ام


کاروانی تشنه بود و یوسفی درچاه و من
من:طنابی که فقط شرمنده از کوتاهی‌ام


سکه‌هایم از رواج افتاد و تاجم زیر پا
تلخ پایان یافت باتو جشن شاهنشاهی‌ام


ماه با سردی به گوش موجِ عاشق پیشه گفت:
هرچه از تو دور باشم بیشتر می خواهی‌ام


رام دام و دانه و بامی نخواهد شد دلم
من کبوتر هم اگر باشم کبوتر چاهی‌ام


کوله بارِ بسته دارد باز دل دل می‌کند
من ولی با اولین پروازِ فردا، راهی‌ام
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...