رفتن به مطلب

خدا یک شب تو را در سینه ی من زاد، باور کن


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

خدا یک شب تو را در سینه ی من زاد، باور کن

خدا یک شب تو را در سینه ی من زاد، باور کن
یقینی در گمان پیچید و دستم داد، باور کن


تو مثل هر چه هستی در درون من نمی گنجی
مرا ویرانه کردی خانه ات آباد! باور کن


اگرچه بر دلم بارید طوفان عظیم شک
پلی بین دل ما بود از پولاد، باور کن


نمی فهمم زبان واژه های آتشینت را
رهایی مثل یک آشوب، یک فریاد باور کن


تو از نسل عقیم گریه های رفته از یادی
که تنهایی تو را در چشم هایم زاد، باور کن
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...