رفتن به مطلب

آمدم،گفتند کاری اضطراری داشته


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

آمدم،گفتند کاری اضطراری داشته

چه کاری می‌کردید؟ آمدم،گفتند کاری اضطراری داشته
با خودم گفتم: خدا! یعنی چه کاری داشته؟


گفت: دلتنگ تو بودم، حالم اصلا خوب نیست
گفت بی من گریه کرده، حال زاری داشته


گفت: می خواهم کمی خلوت کنم،پیشم نیا
من که می دانم دروغ است و قراری داشته


از صدایش خوب می فهمم که از من خسته است
خوب می فهمد چه گفتم هرکه یاری داشته


گفتمش یک روز، رازی داشته با غیر من؟
در صدایش لرزه ای افتاد؛ آری داشته


گفت:در بند توام دیوانه جان! گفتم: نترس
هرکه زندانی شده راه فراری داشته


عشق برد و باخت دارد ؛ هرکه عاشق می‌شود
در ضمیرش میل پنهان قماری داشته
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...