رفتن به مطلب

درد را در قفس سینه فشردیم ,دریغ!


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

درد را در قفس سینه فشردیم ,دریغ!

درد را در قفس سینه فشردیم ,دریغ!
دل خود را به کف غصه سپردیم,دریغ!


گر چه مجموعه به مجموعه سرودیم غزل
ما به درد دل یک فرد نخوردیم دریغ!


سال ها خورده غم خوب و خراب دنیا
غصه های دل خود هیچ نخوردیم دریغ!


روزگاریست که تلخابه ی غم‌های زمان
نوش جان کرده بسی باز نمردیم دریغ!


بار‌ها دست ندامت به سر خویش زدیم!
لیک دستی به سر خسته نبردیم دریغ!
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...