رفتن به مطلب

هی زخم میزنی که ببندی و واکنی


ŦŁФШ  ΞTłHШ
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

هی زخم میزنی که ببندی و واکنی

هی زخم میزنی که ببندی و واکنی
با درد دردهای دلم را دوا کنی


این روزها به هرچه تویی راضی ام اگر
من را به حال وروز خودت مبتلا کنی


آنقدر واژه واژه به شعرم تنیده ای
یک حرف را اگر بشود جابجا کنی !


سر رشته طناب نجاتم بدست توست
عشقت کشیده هم بکشی هم رها کنی


این واژه ها بدون تو خمیازه میکشند
باید برایشان غزلی دست و پاکنی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...