رفتن به مطلب

تنهايي


mahi.goli

ارسال های توصیه شده

دنیا وسعت بی انتهایی است اگر قرار باشد دوری را تحربه کنی و بی خبری را. کش می آید و تا انتهای زمان ومکان می رود. آنقدر دور و دیر می شود که انگار قاصد تمام خبرهایی که دوست دارش بشنوی دخترکی بوده با شال و کفش قرمز، دخترکی که گرگ او را دریده وسط یک جنگل برفی، و همه نامه ها و خبرها به خون گرم دخترک آغشته است.

و دنیا دایره تیغدار کوچکی می شود اگر قرار باشد خبری تلخ، حرفی دردآلود، کنایه ای کشنده دست به دست بچرخد و از غریب ترین مسیرها به تو برسد. انگار همه سدها شکسته می شوند تا سیل وحشی اندوه به تو برسد و لبخندت را تباه کند و چشمانت را تار و نفست را بریده. انگار تمام آدمها رسولان شومی هستند که تنها رسالتشان رساندن خبری تلخ و مهیب به توست. گیرم که نشناسی، گیرم که نشناسند.

دنیا، مدار مدور درد است. از غمی به غمی، از دردی به دردی، از فراقی به فراقی. لابلای زخم ها، مجال اندک آرامش را دریاب. آغوشی را، بوسه ای را، نگاهی را. تن بده به بودن کسی، دنبال عطر تنی باش که ماندنی باشد نه شگفت انگیز. خو کن به آدمها، وگرنه آنقدر تنها می شوی که اگر دلت گرفت، باید بنشینی با عکسها حرف بزنی، با اسمها، با رد کمرنگ خاطره ها بر ذهن مغشوشت. و آنقدر آزارنده که اگر کسی هم به نیت نوازش نزدیکت شد، وادارش کنی شلاق یخی بی اعتنایی را به دست بگیرد....

خو نکن به تنهایی. اگر تنها ماندی و دلت گرفت، نهنگ لالی می شوی به گل نشسته در ساحل خالی جزیره ای متروک. تمام می شوی، بی همدرد ، بی تماشاگر، بی شکوه. تمام میشوی، ملال انگیز و تدریجی .......

#حمیدسلیمی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...