رفتن به مطلب

سیگار شکلاتی...


sAmaR!

ارسال های توصیه شده

e7091fba21ddff2f7a992777439090b9.jpg

دوستت دارم؛
تو را به عنوان چیزهای تاریکی
که باید دوست داشت، دوست دارم
در خفا، بین سایه و روح دوستت دارم
به عنوان گیاهی که هرگز نمی شکوفد
اما نور گلها را در خود پنهان کرده است
ممنونم بابت رایحه ای که در من پنهان است
که از عشق است
که از زمین بلند می شود
دوستت دارم
بی آنکه بدانم چگونه، کی و چرا
تو را بی شایبه دوست دارم
بی هیچ پیچیدگی و غروری
چرا که راهی جز این نیست.

 

پابلو نرودا
مریم آقاخانی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Photography photographer beautiful woman fashion street style smile love light pink girl boy dream vision dreamy sky star lamp world travel life wish laugh clothes city Instagram rain snow kiss Lipstick red lady fall autumn winter food colorful sea friends couple blonde Lee alone gorgeous cute together feeling دختر دخترÙÙ٠زÛبا Ùباس اÛرا٠اÛراÙÛ Ø§Ø³ØªØ§ÛÙ Ùش٠عÛÙÚ© شب رÙز Ù٠رÙÚ¯Û ØµÙØ±ØªÛ Ø¹Ú©Ø³ Ø¹Ú©Ø§Ø³Û ØªÛÙ¾ درÛا Ù¾Ùجر٠آÙتاب عش٠بر٠بارÙ٠بارا٠اصÛÙ Ú¯Ûس٠گÛس باÙت Ø´ÛرÛÙ Ùاز کاÙ٠رستÙرا٠گÙ

به خیابان بیا
بگذار آسمان
با ریه هایت نفس بکشد
و درختان باران زده
از عطر تنت
معطر شوند
حالا که سقف مشترکی نداریم
به خیابان بیا
تا آسمان مشترکی
بالای سرمان باشد

 

آرزو نوری

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ÙÙ ÙÙرأ اÙÙاض٠بطرÙÙØ© خاطئة باÙتأÙÙد سÙر٠اÙÙستÙب٠بطرÙÙØ© خاطئة Ø£Ùضا٠... ÙØ°ÙÙ Ù٠حرÙص عÙÙ ÙعرÙØ© Ùا حدث Ù٠اÙÙاض٠ÙتستÙÙد ÙتتعÙÙ ÙÙÙ ÙتÙتسب اÙخبرة اÙØ¥ÙجابÙØ© ÙتحتÙظ بÙا حت٠تتجÙب تÙرار ÙÙس اÙخطأ ... ÙÙ٠اÙغباء ا٠ÙدÙع اÙاÙسا٠ثÙ٠اÙخطأ اÙÙاحد ÙرتÙÙ !

گفت : جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر اینه که
عصرِ جمعه خونه باشی و بارون بزنه ...
گفتم : آره، اینجوری که آدمو خفه میکنه !
گفت : میدونی خیلیا تو جمعه شاعر شدن ؟
تو حالا چیزی تو جمعه ها نوشتی ؟
گفتم : من جمعه ها رو شیشه ی بخار گرفته ی پنجره، با انگشت مینویسم :
لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد ...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خرافاتی نیستم
اما وقتی که صحبت توست
فرهنگ من
نواختن بر تکه چوبی است
 به رسم مادر بزرگ
تا
چشم نخوری...

#بهزاد_حیدری

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هی فکر می‌کنم
مخصوصا به تو فکر می‌کنم
آنقدر فکر می‌کنم،
که یادم می‌رود به چه فکر می‌کنم!

سیدعلی_صالحی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من خسته نیستم
دیری‌ست خستگی‌ام،
تعویض گشته است
به درهم‌شکستگی!
من خسته نیستم
درهم‌شکسته‌ام
این خود
امید بزرگی نیست؟

نصرت رحمانی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر


دلم يک کلبه مي خواهد
درون جنگل پاييز
به دور از رنگ آدم ها،
من و آواز توکاها
من و يک رود
من و يک کلبه ی پر دود
من و چای و کتاب حافظ و خيام...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

زندگی همچون نت‌های موسیقی، بالا و پایین دارد
گاهی آرام و دلنواز، گاهی سخت و خشن،
گاهی شاد و رقص آور، گاهی پر از غم
زندگی را باید احساس کرد..

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مردی سالخورده با پسر تحصیل کرده‌اش روی مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغی کنار پنجره‌شان نشست.

پدر از فرزندش پرسید: «این چیه؟» پسر پاسخ داد: «کلاغ».

پس از چند دقیقه دوباره پرسید: «این چیه؟» پسر گفت: «بابا من که همین الان بهتون گفتم، کلاغه.»

بعد از مدت کوتاهی پیر مرد برای سومین بار پرسید: «این چیه؟» عصبانیت در پسرش موج میزد و با همان حالت گفت: «کلاغه کلاغ!»

پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتی قدیمی برگشت. صفحه ای را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند. در آن صفحه این طور نوشته شده بود: امروز پسر کوچکم ۳ سال دارد. و روی مبل نشسته است هنگامی که کلاغی روی پنجره نشست پسرم ۲۳ بار نامش را از من پرسید و من ۲۳ بار به او گفتم که نامش کلاغ است. هر بار او را عاشقانه بغل می‌کردم و به او جواب می‌دادم و به هیچ وجه عصبانی نمی‌شدم و در عوض علاقه بیشتری نسبت به او پیدا می‌کردم.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

When you call on me

وقتی که تو به ملاقاتم می آیی

When I hear you

وقتی که می شنوم که تو

Breathe

نفس می کشی

I get wings to fly

برای پرواز بال در می آورم

I feel that I'm alive

احساس می کنم که زنده ام

When you look at me

وقتی که به من نگاه می کنی

I can touch the sky

می تونم آسمان را لمس کنم

I know that I'm alive

من می دونم که زنده ام

When you bless

وقتی که مبارک می کنی

The day

روزم را

I just drift away

من در راه شناور می شم

All my worries die

همه ناراحتی هایم از بین می رود

I'm glad that I'm

من خوش حالم که

Alive

زنده ام

You've set my heart

تو قلبم را مصمم (روشن)کرده ای

On fire

بر روی آتش

Filled me with love

مرا از عشق پر کردی

Made me a woman on

مرا تبدیل به یک زن کردی

Clouds above

بالای ابرها

I couldn't get

من نمی توانستم

Much higher

بالاتر بروم

My spirit takes flight

روحم اوج می گیرد

'Cause I am alive

برای اینکه من زنده ام

When you call on me

وقتی که تو به ملاقاتم می آیی

When I hear you

وقتی که من می شنوم که

Breathe

نفس می کشی

I get wings to fly

برای پرواز کردن بال در می آورم

I feel that I'm alive

احساس می کنم که زنده ام

When you reach

وقتی که تو می رسی

For me

به من

Raising spirits high

روح مرا بالا می بری

God knows that

خدا می داند که

That I'll be the one

من همان خواهم بود که

Standing by

حرکت می کنم

Through good and

به سوی خوبی ها و
Through

به سوی

Trying times

زمان تلاش ها

And it's only begun

و این فقط شروع کار است

I can't wait for the

من نمی توانم صبر کنم

Rest of my life

برای ادامه زندگی ام

When you call on me

وقتی که تو به ملاقاتم می آیی

When you reach

وقتی که می رسی

For me

به من

I get wings to fly

برای پرواز بال در می آورم

I feel that

احساس کنم که

When you bless

وقتی که مبارک(روشن) می کنی

The day

روزم را

I just drift away

من در راه شناور می شوم

All my worries die

همه ی ناراحتی های من از بین می رود

I know that I'm alive

 

من می دانم که زنده ام
I get

 

من بال در می آورم

Wings to fly

برای پرواز

God knows that I'm

خدا می داند که

Alive

زنده ام

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خاطراتت،
همه ،همچون برگ هایِ پژمرده و بی جانِ پاییزی،
از درختی در آسمانِ هفتم قلبم فرو میریزند،
بر زمین
و مردم هم چه با شادمانی پا میگذارند ، بر رویِ آنها
پا میگذارند و من هم تنها،
سمفونی شکستنِ آنها را به گوش میسپارم
صدایِ خنده هایت ،
در میانِ خش خشِ این برگ ها ، گم شده،
فراموش شده.
هر قدم که پاییز به سمتِ من می آید
تو دور تر میروی و حتیٰ
خودت هم دیگر،
در میانِ این درختانِ زرد و نارنجی
گم شده هستی...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ما عادت کردیم وقتی توی خونه فیلم می بینیم،

تمام که شد و به تیتراژ رسید دستگاه را خاموش می کنیم،

یا اگه توی سینما باشیم سالن رو ترک می کنیم...

ما توی زندگیمون هم هیچوقت کسانی که زحمتهای اصلی رو برای ما می کشن نمی بینیم؛

ما فقط کسانی رو دوست داریم ببینیم که برامون نقش بازی می کنن...!!

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خاطرات را باید سطل سطل
از چاه زندگی بیرون کِشید.
خاطرات
نه سر دارند
و نه ته !

بی هوا می آیند تا خفه اَت کنند .
میرسند گاهی

وسط یک فکر
گآهی وسط یک خیابان
سردت میکنند
داغت میکنند

رگ خوابت را بلدند
زمینت میزنند
خاطرآت ؛ تمام نمی شوند
بلکه
تمــــامت میکنند.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آدمهای خوب از یاد نمیرن ، از دل نمیرن ، از ذهن نمیرن !

ولی زودتر از اینکه فکرش رو بکنی از پیشت میرن !

خیلی زود دیر میشه.... قدر همدیگرو بیشتر بدونیم...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمیدونم این روزهام چطور میگذره فقط میدونم که میگذره.با ابهام،با یک گیجی ممتد،با

خلسه ای بی پایان....شاید به آرامش قبل از طوفان بیشتر شبیه باشه.میدونم قراره

طوفانی در درونم اتفاق بیفته اما هیچ ذهنیتی در موردش ندارم...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آدما باید یکیو داشته باشن که هر وقتی خسته و پکر و داغون و عصبیو مریض بودن ازت نپرسن چرا؟
 فقط دستت رو بگیرن و بگن : "بلند شو بریم یه دور بزنیم،
 دوست ندارم این شکلی ببینمت.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مردی وارد گل فروشی شد تا دسته گلی برای مادرش – که در شهر دیگری زندگی می کرد- سفارش دهد و با پست برای او بفرستد. وقتی از گل فروشی خارج شد دختری را دید که در کنار در نشسته بود و گریه می کرد.مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: دختر خوب چرا گریه می کنی؟ دختر گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی. وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت به لب آورد. مرد به دخترک گفت: می خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت: نه، تا قبر مادرم راهی نیست. مرد دیگر نمی توانست چیزی بگوید. بغض گلویش را گرفت، دلش شکست و اشکش جاری شد. طاقت نیاورد به گل فروشی برگشت دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا با دست خودش آن را به مادرش هدیه کند.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه خیابون هایی
 یه عطر هایی
 یه آهنگ هایی
 یه تیکه کلام هایی
 یه لباس هایی
 یه کارایی
 یه روز های خاصی
 یه فیلم هایی
 یه پارک هایی
 یه عــــکــــس هایی
 یه...
 اینا شاید هیچی نباشن ، ولی گاهی خیلی عذاب آورن برای
 یه آدم هایی!!!

 

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گاهــے فعل هـــا

 چنــان سریع ماضــے مــے شوند

 کــه باور نمــے کنـــے

 مــے گوینــد...مـے گفت

 مــے شود...شــد

 ... ...مــے رفت...رفت

 و رفت...

 و دیگر هیچ گــــــاه

 بـــاز نخواهـــد گشتــــ...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 خاطره هاي ادم زياد ميشه

ديوار اتاقش پر عكس ميشه

اما هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه

كه نميتوني عكسش رو به ديوار بزني...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

%D8%B9%DA%A9%D8%B3%20%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87%2062.jpg

زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر در دل شب 

 یک نفر در دل خاک

یک نفر همدم خوشبختی هاست

یک نفر همسفر سختی هاست

چشم تا باز کنیم٬عمرمان میگذرد

ما همه همسفر رهگذریم! آنچه باقیست فقط خوبی هاست...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

images?q=tbn:ANd9GcRR1kK8uaNTi0vG91zpkV85FMSFcgENUq236PAfFfu10iY3xfFh5Q

سکوت...

ودیگر هیچ نمی گویم...!

که بزرگترین اعتراض دل من است

به تو...

سکوت را دوست دارم

به خاطر ابهت بی پایانش...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گفت خیلی میترسم؛
گفتم چرا ؟
.
گفت چون از ته دل خوشحالم ...
این جور خوشحالی ترسناک است…
.
پرسیدم آخه چرا ؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد
سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بـیـچــاره مـتـړسـڪـ . . .

سـر تـا سـر سـال از

مـزرعـه مـواظـبـتـــ کــرد . . .

در آۼــاز فـصـل سـرد تـنـش

هـیـزم آتـش کـشــاورز شــد . . .

 

j1FtcrkY32.gif
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...