ŦŁФШ ΞTłHШ ارسال شده در 11 بهمن، 2020 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، 2020 اسمت که میاد، حالم بد میشه یه تریلی غم از روم رد میشه مادرم میگه چته بیخودی؟ باز اسمش اومد دیوونه شدی میگه چیه باز این حالت شده خجالت بکش چهل سالت شده میگه با خودش، باز شد عین روح زیرِ لب میگه این شب میره کوه رفیقام میگن، بسه بیچاره بعد پشتم میگن، طفلی حق داره پشتم از تو تو مهمونی میگن برمیگردم از گرونی میگن اسمت که میاد، همه بام بدن انگار سرِ صف کتکم زدن انگار نه انگار دیگه بزرگم میرم بغلِ مادربزرگم میرم بغلش میلرزه چونه م میگه گریه کن دردت به جونم گریه کن اگه غرقِ آتیشی اما با گریه هم خالی نمیشی میدونم اونم دلش رو هواست اونم جوونیش یکیو میخواست یکی که اسمش، اونقد بزرگ نیست یکی که قطعاً بابابزرگ نیست اسمت که میاد، همه بام بدن انگار سرِ صف کتکم زدن انگار نه انگار دیگه بزرگم میرم بغلِ مادربزرگم 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .