sAmaR! ارسال شده در 5 بهمن، 2020 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، 2020 (ویرایش شده) هیچوقت یادم نمیره... ده-یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم...ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد...بدجور زخم شد...خیلی درد کشیدم...خیلی طول کشید تا کم کم جان اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد... اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم...دوستی که مثل خانوادم بود... دوستی که بهش اعتماد داشتم... تو مدرسه فقط اون میدونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود... چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد...یادم نمیاد سر چی...یادم نمیاد کی مقصر بود...فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی میکردیم...وسط فوتبالوقتی داشتم شوت میزدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد...کاری به توپ نداشت...اومد که زخمم رو بزنه...زخمم دوباره تازه شد!دوباره درد و درد و درد...چند روز بعدشدوباره باهم رفیق شدیم...ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه...زخمم کجاست... از این اتفاق سال ها میگذره ولی هر وقت کسی رو میبینم که درد داره،زخم داره،بهش میگم هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست...نزار بفهمه چی نابودت میکنه...شاید یه روز زخم شد رو زخمت! زخمت رو...دردت رو واسه خودت نگه دار... میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا میتونن با یه حرف...با یه کنایه...با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو میمونی و درد و درد و درد... #حسین حائریان ویرایش شده 5 بهمن، 2020 توسط sAmaR! 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .