رفتن به مطلب

من و برادرشیطونم


Raheleh

ارسال های توصیه شده

یادمه تابستان ۹۵ تو هوای دم کرده شمال هنگام غروب آفتاب روی شن های ساحل نشسته بودم

با تمام گرمای نفس گیر اونقدر منظره غروب خورشید زیبا بود که اصلا توجهی به عرقی که میریختم نداشتم . نگاهی به دورو برم کردم هیچکس نبود شالمو برداشتم و موهامو به اندک نسیمی که از دریا میومد سپردم همین تحمل اون هوارو بیشتر کرد نگاهمو به ناپدید شدن خورشید و گوشمو به صدای آبهای دریا سپردم . دراون لحظه فقط میخواستم برای چند دقیقه زمان متوقف بشه تا اون لحظه رو بیشتر احساس کنم . تو حال خودم بودم و اصلا توجهی به اطراف نداشتم آخه اون لحظه تنها بودم کسی با من نبود ویلای کوچکمون فاصله چندانی با دریا نداشت در تنهاییه خودم داشتم به زیباییهای خلقت فکر میکردم . برای لحظه ای چشمامو بستم تا فقط صدای بهم خوردن آب دریا رو گوش بدم . خدا بگم چیکارت نکنه داداش که هیچوقت یادم نمیره . به یکباره از بالای سرم شن هایی بود که روی سرم ریخته میشد . فقط جیغ کشیدم و با جیغ من بود که امیر محمد برادرم پا به فرار گذاشت یه مشت شن برداشتمو دنبالش کردم اون از من سریعتربودو نتونستم تلافی کنم فقط صدای خنده هاش بود که به گوشم میخورد وقتی به ویلا برگشتم همه با دیدنم زدند زیر خنده اما من داشتم حرص میخوردم هم ازحال قشنگی که پیدا کرده بودم خارج شده بودم هم من بودمو یک خروار شن روی موهام . فقط خدا میدونه زیر دوش حمام چطوری شنها رو از لای موهام شستم وقتی از حمام بیرون اومدم داداشم با یک شربت خنک ازم استقبال کرد و تموم خستگی و حرصمو با اون کارش از بین برد . عاشقتم امیر محمد الان خیلی ازم دوری خیلی دلتنگتم داداش شیطون و عزیزم .

ویرایش شده توسط Raheleh
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

پشت حرف های یک برادر …

پشت نوازش ها …

سرزنش ها …

پشت تمام نگاه های معنی دارش …

پشت سکوتش …

پشت لبخند های پراز رازش …

عشقی است پنهان تر از تمام محبت های  دنیا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اونی که داداش نداره مثل کسیه که بدون سلاح به جنگ میره!

سلامتی همه ی داداش ها که تا هستن مثل کوه پُشت مونن : )

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...