رفتن به مطلب

سیگار شکلاتی...


sAmaR!

ارسال های توصیه شده

 

abd0165f807c0a270954340e712e12d4-425

بگذار هر ثانیه، حالِ تو خوب باشد....
بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند....
تو لبخندت را بزن، انگار نه انگار...
حالِ خوبِ خودت را...
به هیچ اتفاق و شرایط و شخصی گره نزن!
بی واسطه خوب باش،...
بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند...
شک نکن؛...
تو که خوب باشی...
همه چیز خوب می شود ...
 
نرگس صرافیان
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نیاز دارم مدتی نباشم ؛
سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،
مسیرهایی را بروم ، که تا به حال نرفته ام ،
عطرهایی را بزنم ، که تا به حال نزده ام ،
و لباس هایی را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند ،
موسیقی هایی گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،
و نوشیدنی هایی بنوشم ، که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم ،
نه نگرانِ چیزی باشم ،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !
من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...
 
نرگس صرافیان
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

e71c340cd78b97144f9c12780ffc2ef7-425
 
چه دوست داشتنی اند آدم هایی که خالی اند از عقده ها و صفت های منفی ،
از حسرت و از حسادت و از خودخواهی ...
آدم هایی که حرف های پشت سرشان را می شنوند ، اما در نهایتِ آرامش و وقار ، سرشان را بالا می گیرند ، لبخند می زنند و راهِ خودشان را می روند . چون پذیرفته اند که آدم ها متفاوت اند و قرار نیست همه ، با یک نفر ، موافق باشند ، یا قرار نیست برای هر عقیده و نظری متوقف شد و به درستیِ همه چیز ، شک کرد !
آدم هایی که هربار زمینشان می زنند ، اما بلند می شوند و مسیرشان را درست تر از همیشه ادامه می دهند ، نه کسی را زمین می زنند ، نه جبهه می گیرند ، نه انتقام ! چرا که خالی از عقده های حقارت و خشم و بی انصافی اند ، خالی از کمبود و نداشته هایی که بخواهند با تحقیر و انتقام و زمین زدنِ دیگران ، جبرانش کنند .
آدم های ناب و کاملی که برای موفقیت ، نیازی به شکستِ دیگران ندارند و در فضایی سالم و سازنده ، برای خوشبختی و آرزوهایشان تلاش می کنند...

کاش دنیا پر می شد از این آدم ها
آدم هایی که مفهومِ عمیقی از آرامش اند
آدم هایی که شخصیت سالمی دارند ...
 
نرگس صرافیان
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بعضی آدم ها
سعی می کنند حقارتشان را با تحقیرِ دیگران بپوشانند...
توهین می کنند ، افترا می زنند ، و برچسب های زننده می چسبانند...
با این آدم هایِ "بی فکر" کاری نداشته باشید...
این ها اگر قدرتِ تفکر داشتند که بی شعوریشان را جار نمی زدند!!
هر آدمِ عاقلی می داند که هیچ کس روی صفت و رفتاری متمرکز نمی شود مگر این که آن را به میزانِ زیاد در درونِ خودش داشته باشد...
آدم هایِ سالم ، برای خودشان و دیگران ، ارزش قائلند..
آدم هایِ سالم، توهین نمی کنند!

نرگس صرافیان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

زندگی مثل فوتبال است
گاهی مشکلات هم
بانی موفقیت میشوند
ناامیدنشو
شاید دقیقه ی 90
در اوج کسالت
شیرینترین گل زندگیَت
به دروازه ی خوشبختی نشست...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بیخیالِ قضاوت ها !
این مردم درچیستیِ زندگیِ خودشان هم
مانده اند ...
اگر به حرف این ها اهمیت بدهی ؛
هرکس برایت حکمی صادر می کند ...
گوش هایت را بگیر ،
تویِ لاکِ خودت بمان ،
و برایِ خودت زندگی کن !

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هميشه
در ناگهانی ترين لحظه، عزيزترين دارايی مان از دست می رود!
و ما درست همان موقع يادمان می افتد، چقدر "دوستت دارم" هايمان را نگفته ايم، " از اينكه دارَمت شادترينم" را نگفته ايم..
هميشه دير يادمان می افتد برای آنچه كه داريم با خوشحالی شكر گوييم .
هميشه دير می شود
و ما بعدَش، تمامِ اندوهمان از حرف هايی ست كه نزده ايم.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کاش ناشناخته می ماندند...
‏آدم هایی که فکر می کردیم بهترین اند ! 
‏آن هایی که رو معرفتشان حساب کرده بودیم
‏کاش سر از کارشان در نمی اوردیم... 
‏آن روی سکه شان را نمی دیدیم..و
‏نقابشان را کنار نمی زدیم...
‏کاش تصوراتمان را...
‏اعتمادمان را ...
 آرامشمان را ...
‏خراب نمی کردیم !
‏⁧ 

نرگس_صرافيان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

باش !
بودنت خوب است ...
شبیه حس قشنگ بیدار شدن در صبح آبی و خلوت یک مزرعه ،
شبیه لذت نشستن کنار آتش ،
در سرد ترین نقطه ی کوهستان ،
شبیه نوشیدن یک فنجان چای داغ ،
در یک صبح سرد پاییزی ...
بودنت ،
با من بودنت ؛
بد جور می چسبد !

 

نرگس صرافیان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دعواکن، ولی با کاغذت،
اگر از کسی ناراحتی، یک کاغذ بردار و یک مداد،
هرچه خواستی به او بگویی، روی کاغذ بنویس،
خواستی هم داد بکشی؛
تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه صدایت را؛
آرام که شدی، برگرد و کاغذت را نگاه کن،
آنوقت خودت قضاوت کن؛
حالا میتوانی تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی. دلی هم نشکانده ای، وجدانت را نیازرده ای؛
خرجش همان مداد و پاک کن بود، نه بغض و پشیمانی
گاهی میتوان از کورهء خشم پخته تر بیرون آمد...

 

الهی‌ قمشه‌ای

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من امشب تا سحر ...
خوابم نخواهد برد...
همه اندیشه ام ...
اندیشه ی فرداست
وجودم از تمنّای تو !
 سرشار است
زمان در بستر شب ...
خواب و بیدار است
هوا آرام، 
شب خاموش ....
راه آسمان ها باز
خیالم ... 
چون کبوترهای وحشی می کند پرواز ...
    

فریدون_مشیری     

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن

خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین؛ پله های رو به پایین

سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری

با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری

صندلیهای خمیده؛ میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده؛ گریه های اختیاری

عصر جدولهای خالی؛ پارکهای این حوالی

پرسه های بی خیالی؛ نیمکتهای خماری

رونوشت روزها را؛ روی هم سنجاق کردم

شنبه های بی پناهی؛ جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را؛ با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزی؛ باد خواهد برد باری

روی میز خالی من؛ صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیتها؛ نامی از ما یادگاری...

 

قیصر امین پور

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به روز رسانی را ...
که فقط برای انواع بازی ها، 
نرم افزارها ...
و برنامه های کامپیوتری نگذاشته اند …
گاهی هم آدم ، باید افکارش را به روز کند!
طرز فکرش را ارتقا بدهد…
حال و هوایش را تازه کند …
مثلا دور بریزد تمام خاطراتی را ...
که تکرارشان چیزی به جز غم و اندوه  ندارد...
رها کند بعضی وابستگی ها را ..
که حال و روزش را به هم می ریزند... 
افسوس ها را …
غصه ها را …
نگرانی ها را …
و تمام تلخی هایی که بوی کهنگی گرفته اند
گاهی باید یک گوشه ی دنج نشست ؛
زندگی را نو کرد...  
و یک "من" تازه ساخت...
با باورهایی جدید...
و افکاری رو به رشد …
باور کن ..
لازم است هر از گاهی خودمان را هم 
"به روز رسانی" کنیم

 

فرشته_رضایی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یک دانه کبریت را روشن کن ...
و کف دستت بگذار …
می سوزاند نه ؟
ده بار دیگر هم که امتحان کنی ...
فقط بیشتر می سوزی همین !
بعضی چیزها ذاتشان خطرناک است ...
و هزار سال هم که بگذرد تغییر نمی کنند، ...
مثل کبریت که می سوزاند ...
یا چاقو که تیز است و برنده!
و هر چقدر هم در استفاده از آنها احتیاط کنی ...
یک لحظه بی توجهی ات کافیست ...
تا زخمی ات کنند…
راستش بعضی آدم ها هم اینگونه هستند …
یک بار، دو بار، سه بار که یک نفر را امتحان کردی و دیدی دلت را سوزاند ...
و احساست را زخمی کرد ...
برای همیشه کنارش بگذار …
زیرا فرصت دادن ....
به آنهایی که ذاتشان خطرناک است 
وقت تلف کردن است …
با آتش بازی کردن است !

 

فرشته_رضایی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بعضی از آدما ...
خاطرشون یه جور عجیبی....
دوست داشتنیه...
گرم دلنشین و به یادموندنی...
دقیقا مثل یه آهنگ قدیمی ...
كه وقتی به آخر می رسه...
دوباره می زنی عقب ...
تا از اول گوش کنی...
مث یه رفیق همیشگی...

پویا_جمشیدی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آدم ها جدا از عطری که به خودشون می زنن،

عطر دیگه ای هم دارن که اتفاقا تاثیر گذارتر هم هست،

عطر چشم هاشون،

عطر حرف هاشون،

عطری که فقط مختص شخصیت اون هاست

و متاسفانه در هیچ مغازه ی عطر فروشی پیدا نمیشه.

روزبه معین 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای گم شدن همیشه نباید توی کوچه پس کوچه‌های غربت باشی ،

گاهی وقت‌ها توی اتاقِ خودت ، میانِ تک تکِ خاطراتت گم میشی !

اون وقت باید خیلی به عقب برگردی تا خودت را پیدا کنی ، خیلی ...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

8dd873b3f10fe7afcb2a65c897de8c48-425
 
بازنده‌ها دوست دارند
بازی که باختند را دوباره شروع کنند
برخلاف برنده‌ها که دلیلی
برای شروع بازی که بردند نمی‌بینند
اما گاهی بازیچه دست آدم‌هایی می شویم
که نه بردن برایشان مهم است نه باختن
آن‌ها فقط دوست دارند بازی کنند...
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هر کسی شاید یه آهنگ داشته باشه که
مدت هاست نمی تونه اون رو گوش بده!
یه آهنگ که گذشته رو واست تداعی می کنه
و دلت نمی آد اون رو پاک کنی،
میذاری اون گوشه کنارها بمونه، گاهی آهنگ ها لبریز از خاطره میشن
و حرمت پیدا می کنن.
مثل بعضی از آدم ها، درسته که شاید دیگه نتونی اون ها رو ببینی
و باهاشون حرف بزنی،
اما از زندگیت پاک نمیشن، چون فراموش شدنی نیستن،
اون ها همیشه یه جای امن گوشه ی دلت دارن.

" قهوه سرد آقای نویسنده "

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو تو یه کافه شلوغ می‌مونه! اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی، باید چشمهات را ببندی و از همه صداها بگذری و نشنویشون، بقیه صداها واست آزار دهنده میشه، صدا پچ پچ مردم، صدا خنده‌ها، گریه‌ها، صداى به هم خوردن فنجان‌ها، حتی صدای باد... تو واسم اون صدای قشنگ بودی که من به خاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم...

روزبه معین | از كتاب قهوه سرد آقای نویسنده

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم سیگار آنچنان هم بد نیست!
درسته بیماری‌های زیادی میاره، ولی دشمن باحالیه، حداقلش اینه که در جواب پک هایی که بهش میزنی، نمیگه درست میشه یا اینکه چی بگم والا!
پا به پات میسوزه…

روزبه معین

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

523_1_.jpeg

 

این قهوه هم سرد شد، حتما باز هم پشت آن ترافیک همیشگی گیر کرده ای...
می دانی جانم، انتظار کشیدن دلهره دارد، دلهره از اینکه نیایی.
اما چشیدن این قهوه سرد ترسناک است!
بعضی چیزها نباید از دهن بیفتند، چون دیگر طعم گذشته را ندارند، من از خیلی دیر آمدن می ترسم.
بگذریم، شنیده ام فردا خیابان ها خلوت است،
پس قرارمان فردا، ساعت هفت، همان کافه همیشگی...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ری، پاییز نزدیک است،
اما پاییز که همیشه صدای خش و خش برگ ها در گذر ها نیست،
پاییز که همیشه با بوی مهر نمی آید،
پاییز گاهی در زیر سیگاری روی میز، زیر انبوهی از خاکستر است،
گاهی حوالی عطری تلخ پشت یقه ی لباسی تا شده،
گاهی هم نم بارانیست که گوشه چشمانت می درخشد.
پاییز که همیشه لای برگ های زرد و نارنجی نیست،
گاهی در دل کاجیست میان یک کاجزار همیشه سبز،
گاهی قهوه ایست که سر می رود، غذاییست که ته می گیرد و لبخندیست که بی بهانه بر لبانت می نشیند.
ساده بگویمت،
دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است...


روزبه معین

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به آرامش می رسی ؛
اگر هیچ کس را برای چیزی که هست و کاری که می کند ، سرزنش نکنی .
اگر آستانه ی تحملت را بالا ببری و بپذیری آدم ها متفاوت اند و قرار نیست همه ، بابِ سلیقه ی تو باشند . بپذیری رفتار دیگران ، تا وقتی به روان و آرامشِ تو آسیبی نمی زند ، به خودشان مربوط است ...
آدم هایِ امروز، آنقدر دغدغه دارند که دیگر حوصله ای برای دخالت و قضاوت و سرزنش ندارند !
آدم ها خودشان مسئولِ رفتار و انتخاب هایِ خودشان اند .
اگر رفتاری آزارت داد و برخوردی بابِ سلیقه ات نبود ؛
یا کنار بیا ، یا فاصله بگیر ،
همین !

 

نرگس صرافیان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • 3 هفته بعد...

از چی می ترسی؟ از جای پاهات رو برف؟
می ترسی بفهمن کجا بودی و کجا میری؟
نترس، صبح که آفتاب بزنه همه برف ها آب میشن، همه جای پاها پاک میشن...
از جای پاهات رو دل ها بترس، گرمای آفتاب که چیزی نیست، گرمای جهنم هم نمی تونه پاکشون کنه!

 روزبه معین

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...