رفتن به مطلب

قرآن و باستان شناسی


ŦŁФШ  ΞTłHШ

ارسال های توصیه شده

پیغمبر اکرم (ص) در سفر تبوک از آثار باستانی ثمود در حجر گذشتند و فرمودند: «با حالتی عبرت آموز وارد خانه های ظلم پیشگان شوید و با حالت بیم از اینکه مبادا بلایی که به آنان رسید به شما نیز برسد.» گرچه قرآن کریم بسیاری از داستان های خود را محدود به زمان و مکان نکرده اما این به معنای نفی کاوش در اماکن تاریخی نیست. به دلیل این که قرآن بیش از 13 بار به سیر و سیاحت در زمین برای مطالعه تاریخ پیشینیان تأکید کرده است: قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ. مسلما اگر مطالعه در تاریخ پیشینیان بدون شناخت زمان و مکان، مورد توجه قرآن بود، لزومی نداشت که به سیر و سیاحت در زمین فرمان دهد.
 

باستان شناسی، دانش شناخت فرهنگهای ادوار گذشته انسان بر اساس مطالعه اشیاء و آثار دیرین و جز آن است. کروبر باستان شناسی را تاریخی می داند که بر پایه اسناد و مدارک غیر مکتوب استوار است؛ و پل مارتین در کتاب باستان شناسی معاصر، باستان شناسی را علم بازسازی تاریخ انسان از گذشته تا حال می داند که در آن منشأ فرهنگها و تمدنهای منقرض شده را می جوید.

قرآن کریم بخش وسیعی را به آغاز آفرینش جهان و انسان و درسهایی از تاریخ امم پیشین پیامبران، پادشاهان اختصاص داده است و کرارا سفارش می کند:

أَفَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ.[1] چرا در زمین سیر و سیاحت نمی کنند تا بنگرند که عاقبت و سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟! فرمان به سیر و سیاحت در زمین (فِی الْأَرْضِ) سپس نظر افکندن (فَینْظُرُوا)، مطالعه تاریخ مستند به اسناد و مدارک غیر مکتوب، یعنی باستان شناسی را مورد تأکید قرار می دهد.

از سوی دیگر قرآن تاریخ پیامبران، امم و ملوک را به صورت تابلوهایی زنده و متحرک بازسازی می کند. به طوری که وقایع تاریخی را به صورت وقایع حال درآورده و در بسیاری از موارد با فعل (أ لم تر) مردم را به مشاهده حوادث تاریخی زنده ترغیب می کند. به عنوان نمونه می فرماید: أَ لَمْ تَرَ کیفَ فَعَلَ رَبُّک بِعادٍ. آیا نمی بینی که پروردگارت با عاد چه کرد؟

از سوی دیگر قرآن بعضی از آثار باستانی مانند جسد فرعون و آثار اصحاب کهف را آیات الهی نامیده و فرموده است:

فَالْیوْمَ نُنَجِّیک بِبَدَنِک لِتَکونَ لِمَنْ خَلْفَک آیةً وَ إِنَّ کثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ.[2] پس امروز بر بلندای ساحل آریم جسد بی جانت تا آیت [و عبرتی ] باشی برای پسینیانت و بسیاری از آدمیان از آیات ما بی خبرانند.

یعنی همان طورکه باید آیات ملفوظ خدا را مورد مطالعه و دقت قرار داد، لازم است که به مطالعه و بررسی آیات ملحوظ خداوند پرداخت.

در قرآن به آثار به جا مانده از حضرت موسی و هارون اهتمام داده شده است، و آنها را مایه آرامش قوم بنی اسرائیل و آیه ای برای افراد با ایمان ذکر می کند:

وَ قالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ إِنَّ آیةَ مُلْکهِ أَنْ یأْتِیکمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ بَقِیةٌ مِمَّا تَرَک آلُ مُوسی وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکةُ إِنَّ فِی ذلِک لَآیةً لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ.[3] تابوت عهد، صندوقی بود که حضرت موسی (ع) به فرمان خدا از چوب ساخت و دو لوح حاوی ده فرمان و حقه منّ و عصای هارون و تورات را در آن گذاشت، و بنی اسرائیل به هنگام کوچ این آثار را در پیشاپیش خود حمل می کردند.

پیغمبر اکرم (ص) در سفر تبوک از آثار باستانی ثمود در حجر گذشتند و فرمودند: «با حالتی عبرت آموز وارد خانه های ظلم پیشگان شوید و با حالت بیم از اینکه مبادا بلایی که به آنان رسید به شما نیز برسد.»[4] و نیز فرمودند: «به زودی دسته ای از مسلمانان گنج خاندان کسری را در کاخ سفید فتح خواهند کرد.»[5] سرانجام کاخ کسری فتح شد و امام علی (ع) از آثار باستانی طاق کسری در مدائن بازدید کردند و در کنار آن دو رکعت نماز خواندند و این آیات را تلاوت کردند:[6] کمْ تَرَکوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کرِیمٍ وَ نَعْمَةٍ کانُوا فِیها فاکهِینَ. چند ماندند از این بوستانها و چشمه های روان و کشتها و جایهای به سامان و نعمتی که در آن غرق بودند و شادمان.

امام علی (ع) در وصیت خود به امام حسن (ع) می نویسد: «و اعرض علیه أخبار الماضین. .. و سر فی دیارهم و آثارهم...اخبار گذشتگان را بر قلبت عرضه نما. .. و در دیار و آثار باستانی آنان گردش کن و درست بنگر که آنها چه کرده اند، از کجا منتقل شده در کجا فرودآمده اند. .. که من گرچه به اندازه همه پیشینیانم، عمر نکرده ام ولی در اعمالشان نظر افکندم و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار [باستانی شان ] به سیر و سیاحت پرداختم (و سرت فی آثارهم) آن چنان که همانند یکی از آنان گردیدم بلکه در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده، گویی با همه آنان از اول تا به آخر عمرشان زندگی کرده ام. من بخش شفاف زندگی آنان را از بخش کدر بازشناختم و سود و زیانش را دانستم، از میان تمام آنها قسمتهای مهم و برگزیده را برایت خلاصه کردم و از بین همه آنها زیبایش را برایت انتخاب نمودم.»[7]

اهمیت باستان شناسی قرآن

از آنجا که در زمان گذشته باستان شناسی کمتر مورد توجه بود، متأسفانه بسیاری از مفسرین به افسانه ها و اساطیر کتب پیشین و اسرائیلیات روی آوردند و مورخینی مانند طبری، مسعودی، یعقوبی و واقدی کتابهایی در تاریخ امم و ملوک نوشتند.

این گونه اسرائیلیات از نظر محققین قدیم چون ابن خلدون و بعضی از مفسرین مورد انتقاد شدید قرار داشته و دارد. افسانه های اسرائیلی آن قدر بی پایه بود که حتی در آغاز قرن نوزدهم میلادی یکی از موجبات بی ایمانی مردم امریکا گردید، دکتر جان الدر می نویسد: از سال 1890 م باستان شناسی علمی آغاز گردید و به تدریج اختراعات و اکتشافات جدید مانند دوربین عکاسی، هواپیما، اشعه ایکس و ما دون قرمز و آزمایش آثار و بقایای انسانهای باستانی به طریق کاربن به کمک باستان شناسی علمی شتافت. در این میان دانشمندانی برای کشف حقایق کتاب مقدس راجع به پیامبران و امتها به باستان شناسی پرداختند. از جمله پول بوتا در موصل و دکتر لئونارد وولی در اورکلده در جنوب بین النهرین به تحقیق و حفاری پرداختند، و محل طوفان نوح و زادگاه حضرت ابراهیم (ع) را کشف کردند. همین طور نقاط مختلف زمین بخصوص بین النهرین و مصر، فنیقیه، عربستان، سبأ، و ترکیه و ایران و آسیای میانه گنجینه های گرانبهایی از آثار پیامبران و امم و ملوک پیشین است که قرآن به بعضی از آنها مانند جسد باقی مانده فرعون و اصحاب کهف تصریح کرده و آنها را آیه و آیات نامیده است و کسانی را که از این نوع آیات باستانی غفلت می کنند، نکوهش می کند: وَ إِنَّ کثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ.

کاوش برای باستان شناسی آثار پیامبران

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ.[8] بگو در [اندرون ] زمین سیر کنید و عاقبت پیشینیان را بنگرید.

کاربرد فِی الْأَرْضِ (در زمین) به جای علی الأرض (به روی زمین) برای مطالعه آثار تاریخی، شاید اشاره به حفاری و کند و کاو در اندرون زمین باشد که لازمه باستان شناسی است و باستان شناسان با حفاری وضع آثار اشیای دفن شده در لایه های مختلف زمین را تشخیص می دهند. لایه های زمینهای باستانی صفحات تاریخ واقعی و آیات باستانی است که ما می توانیم از روی آثار باقی مانده به بازسازی تاریخ واقعی بپردازیم.

در هر حفاری طرز قرار گرفتن آثار بر روی طبقات گوناگون از دو جهت مطالعه می شود:

1.جهت عمودی برای قدمت لایه ها و مقایسه آثار موجود در آنها از نظر زمانی و یافتن شاخصهای فرهنگی هر دوره در یک منطقه معین.

2.جهت افقی که در آن، بیشتر نظر بر تحلیل نسبت بین اشیای درون هر لایه و نوع وابستگی آنها به انسان است.

ابو دلف خزرجی از کسانی است که از عملیات حفاری به منظور دستیابی به اشیای عتیقه در قرن چهارم هجری خبر می دهد. او ضمن اشاره به آثار و ابنیه شگفت آور زمان قوم عاد، که در قریه هندیجان در نزدیکی درّجان قرار دارد، می نویسد: «در این قریه برای به دست آوردن گنجینه ها و آثار تاریخی مانند مصر، کاوش می کنند.»[9]

جغرافیای تاریخی قصص قرآن

گرچه قرآن کریم بسیاری از داستان های خود را محدود به زمان و مکان نکرده اما این به معنای نفی کاوش در اماکن تاریخی نیست. به دلیل این که قرآن بیش از 13 بار به سیر و سیاحت در زمین برای مطالعه تاریخ پیشینیان تأکید کرده است: قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ.[10] مسلما اگر مطالعه در تاریخ پیشینیان بدون شناخت زمان و مکان، مورد توجه قرآن بود، لزومی نداشت که به سیر و سیاحت در زمین فرمان دهد.

طبیعی است لازمه سیر و سیاحت تاریخی در زمین، شناخت جغرافیای تاریخی است.

و از آنجا که مناطق مختلف تاریخی به مرور زمان دچار دگرگونی های فراوان گشته و حتی بسیاری از آثار باستانی پیامبران و تمدنهایی را که به وجود آورده اند در زیر خاک پنهان شده اند و یا اسامی آنها تغییر یافته است، لازم است که با استفاده از کتاب جغرافیایی قدیم و نیز کشفیات باستان شناسان برای شناخت جغرافیای تاریخی قرآن کمک گیریم.[11] اهمیت شناخت جغرافیای تاریخی وقتی روشن می شود که بدانیم، در گذشته به علت عدم شناخت جغرافیای تاریخی قرآن، مفسرین و مورخین اماکن گوناگونی را برای هر یک از قصص قرآن ذکر کرده اند، چنان که برای محل فرود کشتی نوح و غار اصحاب کهف نقاط مختلفی را نقل کرده اند که بعضی از آنها با آیات قرآنی منطبق نیست. و باید محققین تاریخ، تحقیقات جغرافیایی به روی آنها به عمل آورند.[12] قرآن کریم به اماکن تاریخی و آثار باستانی اهتمام فراوان داده و اسامی مکانها را گاهی به طور اجمال مانند: مَطْلِعَ الشَّمْسِ و مَغْرِبَ الشَّمْسِ، و أَدْنَی الْأَرْضِ، و گاه به طور معین مانند، مصر، سینا، روم، مکه، بدر، حنین، احقاف و سبأ و بابل و. .. ذکر می کند، تا جایی که علمای شبه قاره هند و پاکستان مانند علامه سلیمان ندوی کتابی به نام ارض القرآن تدوین کرده و مظفر الدین ندوی آن را اساس کتاب: جغرافیای تاریخی قرآن قرار داده است. و ابو الاعلی مودودی در سال 1951 م نقشه هایی برای پاره ای از نقاط جغرافی قرآن در تفسیر خود به نام تفهیم القرآن ترسیم کرده است.

پی نوشت ها

[1] یوسف: 109.

[2] یونس: 92.

[3] بقره: 248.

[4] ابن هشام، السیرة النبویة، ج 4، ص 165، اغانی، ج 6، ص 28.

[5] احمد بن حنبل، مسند، ج 5، ص 89، 100، 103.

[6] قمی، سفینة البحار، ج 2، ص 531.

[7] امام علی (ع)، نهج البلاغه، نامه 31.

[8] روم: 42.

[9] دانشنامه جهان اسلام، حرف ب، جزوه چهارم، ص 484.

[10] روم: 42.

[11] توبه: 60.

[12] رجوع شود به جغرافیای قصص قرآن در نگاه پژوهشگران در مجله بینات، شماره 4، ص 120- 133.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...